نوشته اصلی توسط
Saeedabdolahi
والا من یک سالی هست یکیو میخوام و اینک اون توی فامیل یکم لباساش بده
بهش میگم چرا جلوی دوماداتون با استین کوتاه میای میگ من از هفت سالگی با اینام بعد من هفته ها اینجا میمونم میام پیششون خدب هم گرمارو بزار هم اینک وقتی با ت میام بیرون دوست ندارم زیاد خودمو جمع ک جور کنم ک دخترای دیگزو ببینی نگا کنی و منو بزاری کنار.
والا من خیلی مشکل پیدا کردم الان و فکرای بد هعی میاد تو ذهنم الان نکنه مثلا پیش فامیلای دیگشونم اینطوریع یا اینک نکنه گیر بدم بره
هعی از این نکنه ها
یکم فکرم شکاکه اعتماد دارم اما بدم میاد از اونجور چیزا و اثلا فکرمو نمیتونم درست کنم لطفا کمکم کنید